صلح پایدار
یک شنبه 7 / 3 / 1393برچسب:, :: 1:5 :: نويسنده : ارادتمند ابن بابويه از ابو يقظان روايت كرده گفت پيغمبر اكرم در قبا داستان تهاجم قريش و خواباندن آنحضرت امير المؤمنين را بجاى خود براى ما بيان نموده و فرمودند خداوند وحى كرد بجبرئيل و ميكائيل من شما را دو برادر قرار دادم و عمر يكى را بر ديگرى افزودم كدام يك از شما حاضريد جان خود را نثار ديگرى بنمائيد؟ هيچيك آنها حاضر نشدند نفس خود را فداى ديگر كنند خطاب شد بآنان مشاهده كنيد كه چگونه على عليه السّلام جان خود را فداى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كرده و در جايگاه او خوابيده تا حفظ جان محمد را بنمايد اى جبرئيل و اى ميكائيل نزول كنيد بزمين و على را محافظت كنيد از دشمنان جبرئيل بطرف سر و ميكائيل بجانب پاى آنحضرت قرار گرفتند مى گفتند مرحبا بر تو اى على عليه السّلام كيست مانند تو خداوند فخريه و مباهات ميفرمايد بوجود تو بر فرشتگان خود و آيه وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ و آيات آخر سوره آل عمران در شأن آنحضرت نازل شد و ما شرح حركت دادن امير المؤمنين عيالات پيغمبر را ذيل آيه 191 تا 195 سوره آل عمران در بخش اول بيان نموديم. و بعد از ورود امير المؤمنين عليه السّلام بقبا حضور پيغمبر اهالى آنجا درخواست كردند اجازه دهد مسجدى بنا كنند رسول خدا دستور داد امير المؤمنين سوار شترش بشود و عنانش را رها كند هر جا ناقه توقف نمود آنمكان را مسجد بنا كنند و مسجد قبا اول مسجديست كه در مدينه منوره ساخته شد و آنحضرت در آنجا نماز خواند و آيه لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى در شأن آن نازلشد سپس پيغمبر اكرم از قبا حركت نمودند بطرف مدينه از هر كوى و ديارى عبور مينمودند اهل آن زمام ناقه آنحضرت را ميگرفتند عرض ميكردند اى رسول خدا بر ما فرود آئيد بسر و جان اطاعت كنيم و فرمانبردار باشيم ميفرمود رها كنيد زمام ناقه را بآن جا كه مأمور است زانو خواهد زد و طى مسافت نمود تا بموضعيكه الحال مسجد آنحضرت است برسيد و ناقه خوابيد انصار فرود آمدند شتر برخواست از جا و چند قدم ديگر رفت تا بموضع منبر رسيد رسول خدا پياده شدند. ابو ايوب انصارى پيش آمد عرض كرد منزل من باين مكان نزديكتر است مسئول او باجابت مقرون گشت ابو ايوب شاد شده زاد و راحله آنحضرت را بسراى خود برد مادر ابو ايوب از هر دو ديده نابينا بود بدر سراى دويد شادى كنان گفت ايكاش مرا ديدگان روشن بودى و جمال سيد خود را مشاهده مينمودم پيغمبر بحالت او رقت كرد دست مبارك را بر چشم او كشيد فورا بينا شد و كام دل از ديدار پيغمبر بگرفت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با كمال اشتياق و احترام در يثرب پذيرائى شد و اهالى آن شهر بافتخار آنحضرت نام قديمى شهرشان را به مدينه رسول تبديل كردند.
آنحضرت زمام امور و نظم شهر را بدست گرفت و در همانجا بدرخت خرمائى و بعد از چندى روى يك منبر ساده و بىزينتى تكيه مينمود و در مستمعين خود چنان روح غيرت و ارادت و فداكارى ميدميد چه در ميدان جنگ و چه در بيرون دروازههاى شهر مسافرينى كه از مكه مراجعت مينمودند اعتراف ميكردند كه حضرتش از سلاطين ايران و قيصر روم بيشتر مورد احترام و تكريم است و جمعيت فرمان او را بيشتر و بهتر اطاعت ميكنند و پس از چندى جبرئيل نازل شد و گفت خداوند ميفرمايد بايد محل فرود ناقه را مسجدى با گل سنگ بنا كنى پيغمبر امر پروردگار را اجرا نمود و آنمحل را از صاحبش بده مثقال زر سرخ خريدارى نمود مسجدى بنا كرد كه الحال موجود است و خانهاى براى خود و امير المؤمنين عليه السّلام در اطراف مسجد ساخت و سه در از براى مسجد قرار داد يكى مخصوص پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت او و ديگرى براى عموم مردم در سوم را باب الرحمه نام گذاشتند به اين صورت هجرت آنحضرت از مكه بسوى مدينه خاتمه يافت.
قوله تعالى وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ 32 تا آخر، اين آيه بيان گفتار حارث بن عمرو است يعنى بياد آور ايمحمد زمانى كه حارث گفت خدايا اگر آنچه محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در باره على عليه السّلام آورده حق است و از جانب تو ميباشد پس بر سر ما سنگ ببار چنانچه بر قوم لوط باريدى.
در كافى ذيل آيه وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود روزى پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با جمعى از اصحاب نشسته بودند كه امير المؤمنين عليه السّلام شرفياب حضور مبارك شدند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بآنحضرت فرمود شما چون عيسى بن مريم ميباشى اگر بيم آن نبود كه عدهاى در بارهات غلو كنند و همانطوريكه نصارى در باره عيسى ميگويند (مراد حضرت غلو نصارى است نسبت به عيسى بن مريم كه قائل بخدائى او هستند چنانچه على اللهى هم اين عقيده را دارند حقايقى در مرتبت و مقامت ميگفتم كه مردم رهگذر خاك پايت را بقصد تبرك و تيمن بردارند منافقين از اين فرمايش پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم غضبناك شدند مغيره به يارانش گفت عيسى بن مريم پيغمبر اولو العزم است و اينك محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم على را بآنحضرت تشبيه مينمايد كه در اينموقع آيات از 57 تا 63 سوره زخرف نازل شد كه ميفرمايد: وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ تا آنجا كه ميفرمايد إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ حارث بن عمرو فهرى بطورى خشمگين گرديد كه از خداوند طلب عذاب نمود ولى اين آيه نازل شد نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||
![]() |